به یاد آنکه بیادم نیست

تولد . . .

 

اکنون ک صندلی زندگیم بدون پایه شده است 

 

 

و نبودنت...

 

 

بغضهای بی امان را نصیبم کرده

 

 

امشب ، قراری با خود میگذارم 

 

 

ک همواره زمزه دلتنگیم را ب نسیم بسپارم 

 

 

و مهربانیت را ب یاد 

 

 

تولد برای من ، برگی ست از خاطرات تلخ بی تو 

 

 

باشد ک مقصد این تنهایی تو باشی...

[ چهار شنبه 19 شهريور 1393برچسب:, ] [ 10:30 ] [ مجتبی ] [ ]


بسکن ساعت..

بس کن ساعت...

 

دیگر خسته شده ام

 

آره،من کم آورده ام...

 

خودم می دانم که نیست

 

اینقدر با بودنت نبودنش را به رخم نکش....

[ چهار شنبه 12 شهريور 1393برچسب:, ] [ 20:42 ] [ مجتبی ] [ ]


و تو اما...

 

در من آتش فشانی است

 

پر از فریاد

 

و تو اما...

 

بوی باران می دهی

 

خودت هم که نباشی به قلبت تکیه می کنم

 

که دردهایم را می داند...

 

از دوردست های فاصله

 

صدای دلتنگیم را می شنود!

 

پیراهن دلم را...

 

از خاطره هایت نخواهم تکاند

 

من راهی خیابانی هستم..

 

تا خود تو...

[ چهار شنبه 12 شهريور 1393برچسب:, ] [ 20:27 ] [ مجتبی ] [ ]


مدیون می مانم..

همه بدی هایم را هم که صاف کنم

 

به "دل خود"مدیون می مانم..

 

برای تمام...!

 

دلم می خواست های ...

 

بی جواب مانده اش....

[ چهار شنبه 12 شهريور 1393برچسب:, ] [ 20:11 ] [ مجتبی ] [ ]